دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 31
بخشی از متن :
در این بخش از فصل دوم به بررسی مفهوم استرس و جنبه های زیستی شناختی استرس و راهبردهای مقابله با آن می پردازیم.
استرس شرایطی است که در نتیجه تعامل میان فرد و محیط به وجود می آید و موجب ایجاد ناهماهنگی – چه واقعی و چه غیر واقعی- میان ملزومات یک موقعیت و منابع زیستی، روانی و اجتماعی فرد می شود. در اینجا هر چهار جز را به طور مختصر توضیح می دهیم(سارفینو، 1940؛ ترجمه احمدی ابهری و همکاران، 1387):
الف) پاسخ سمپاتیک / آدرنال و هیپوفیز / آدرنال
وقتی مردم با چالشی رو برو می شوند، معمولا تلاش زیادی برای کنار آمدن با آن به خرج می دهند. همچنین وقتی مردم کنترل از دستشان خارج می شود، معمولا کوشش می کنند تا دوباره کنترل را به دست گیرند. تحت این شرایط، بدن یک پاسخ سمپاتیک /آدرنال می دهد. دستگاه سمپاتیک به فرد اجازه می دهد با فعال ساختن بدن خود به درخواست های آنی محیطی پاسخ گوید: ضربان قلب بالا می رود، فشار خون افزایش می یابد و فرد هشیار تر می شود و خلاصه، فرد انگیخته می شود (فرانکن، 1939؛ ترجمه شمس اسفند آباد، محمودی، امامی پور،1384).
......
....
..
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 33 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 27
بخشی از متن
رویکرد تحلیل عوامل حیاتی موفقیت به منظور شناسایی نیازهای اطلاعاتی مدیران در صنایع گوناگون به کار گرفته می شود. این رویکرد به منظور حل بعضی از مسائل که در زمان استقرار سیستم های اطلاعات مدیریت پیش می امدند، ایجاد شد. جان روکارتدر سال 1979 ایده ابتدایی این رویکرد را که در سال 1961 توسط رونالد دانیل بیان شده بود به کار گرفت و آن را توسعه داد. امروز روکارت را اولین ابداع کننده و ارائه کننده این دیدگاه می دانند. روکارت اظهار می دارد که مفهوم عوامل حیاتی موفقیت می تواند یک راه اثر بخش برای تعریف نیازهای اطلاعاتی مدیریت باشد. از دیدگاه او عوامل حیاتی موفقیت عبارتند از حوزه های مشخص و محدود کاری که اگر در آنها نتایج رضایت بخش حاصل شود سازمان عملکرد رقابتی موفقی خواهد داشت. بنابراین لازم است که مدیران توجه خاصی به این فعالیت ها داشته باشند(روکارت، 1979)
در ادبیات مربوط از عوامل حیاتی موفقیت، تعاریف زیادی از آن ارائه شده است. یکی از مهم ترین تعاریف مربوط به روکارت است. به زعم وی عوامل حیاتی موفقیت عبارتند از: تعداد محدودی از حوزه های فعالیت که عملکرد رقابتی موفقیت آمیزی در پی خواهند داشت. در تعریف دیگری برونو و لیدکر اظهار داشته اند که عوامل کلیدی موفقیت عبارتند از: مشخصه ها، شرایط یا متغیرهایی که اگر درست مدیریت شوند، می توانند اثر قابل ملاحظه ای بر موفقیت رقابتی سازمان داشته باشند. در عوض، پینتو و اسلوین عوامل کلیدی موفقیت را عواملی می دانند که به طور قابل ملاحظه ای شانس اجرای پروژه ها را بهبود می بخشد (رهنورد و محمدی، 1388). در تعریفی دیگر، عوامل حیاتی موفقیت، عواملی هستند که در تحقق منافع نهفته در فرصت، نقش کلیدی داشته و دستیابی به آنها با پیچیدگی هایی همراه است. به این عوامل، عوامل حیاتی موفقیت یا گلوگاه گفته می شود، که این عوامل در صورت فقدان از موانع اصلی سازمان در دستیابی به اهداف به شمار می آیند(موغلی، 1387).
.......
...
.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 103 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 28
در این بخش از فصل دوم به بررسی انعطاف پذیری کنشی، تعاریف انعطاف پذیری کنشی و مدلهای آن از دیدگاههای مختلف میپردازیم.
مطالعه علمی انعطاف پذیری کنشی در حدود سال 1970 پدیدار شد وقتی که یک گروهی از محققان پیشرو به پدیده ساز گاری مثبت در میان گروهی از کودکان در معرض خطر توجه نمودند(ماستن، 2012).
پژوهش های پیش گام در مورد انعطاف پذیری کنشی به یک انقلاب در زمینه فکر کردن در مورد ریشه و درمان آسیب شناسی روانی منجر شد. تلاش های تحقیقاتی مستقیما به سوی درک آسیب شناسی یا نقایص بود تا بر روی اینکه چطور مشکلات آشکار می شوند(رایت، ماستن و نارایان، 2013).
از نظر تاریخی، مطالعه انعطاف پذیری کنشی، سه موج را به همراه داشته است (ریچاردسون، 2002) :
موج اول بررسی انعطاف پذیری کنشی، در پاسخ به این سوال بود، «چه ویژگیهایی افرادی را در مواجهه با عوامل خطر زا یا شرایط ناگوار موفق بیرون میآیند، به عنوان نقطه مقابل افرادی که در برابر این عوامل تسلیم میشوند، مشخص میکند؟»، بیشتر ادبیات و منابع موجود انعطاف پذیری کنشی، جستجویی برای توصیف کیفیتهای تاب آورانه درونی و بیرونی است که به افراد کمک میکند تا در پی بروز شرایط پر خطر و یا پس از عقب نشینی، بتواند سازگار شده و یا کارکرد قبلی خود را بازیابند. کیفیتهای تاب آور بودن، پیامدهای نخستین موج بررسی انعطاف پذیری کنشی را بازنمایی میکنند.
.........
.....
..
.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلال بیش فعالی و نقص توجه
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 32
بخشی از متن
اختلال کاستی توجه و بیش فعالی نوعی اختلال مزمن و شدید در رشد روانی است که ریشه در رفتارهای بی توجهی، بی قرارانه و براساس انگیزش آنی دارد. شروع آن در اوایل کودکی، یعنی پیش از 7 سالگی است و تقریباً همیشه قبل از 5 سالگی و اغلب پیش از دو سالگی مشخص می شود. معمولاً تا دوران نوجوانی و بلوغ ادامه یافته و شخص را در معرض پاره ای از نابهنجاری های رشدی-شخصیتی قرار می دهد. پیامدهای مضر آن شامل نقص قانون و سایر رفتارهای آزاراشی اجتماعی و عدم موفقیت در مدرسه می شود. مطالعات طولی نشان می دهد که رفتارهای بی قرارانه و بی توجهی، خطری قابل گسترش است. این رفتار فقط نشانه ای از یک مجموعه مشکلات بنیادی نیست. به همین دلیل، درمان رفتارهای به شدت بیش فعالانه هدف اصلی در خدمات سلامت روانی کودک است(بشیری، 1386).
اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1995)شامل سه طبقه مهم: بیتوجهی،بیشفعالی و تکانشگری است.بیتوجهی با توجه انتخابی محدود(توجه بـه مـحرک نامربوط یا پرتکننده حواس و چشمپوشی از محرک مربوط) و فقدان توجه مداوم(توانایی حفظ توجه در طول زمان)مشخص شده است(داگلاس، 1972). کودکان دارای این اختلال به آسانی حواسپرت گردیده و از تکالیفی که نیازمند توجه نمودن برای زمـانی طـولانی است،اجتناب میکنند. بیشفعالی با فعالیت بالای حرکتی نشان داده میشود. به نظر میرسد کودکان مبتلا به ADHD در متوقف ساختن فعالیتهای خود در موقعیتهای موردنیاز ناتوانند. آنها به حد افراط تکان خورده، نمیتوانند آرام بازی کـنند و دسـتها یا پاهایشان اغلب بیقرار و ناآرام است. تکانشگری با فقدان کنترل در موقعیتهایی که مستلزم توجه کنترلشده یا یک تکلیف سازمانیافته است،مشخص میشود. کودکان مبتلا به ADHDتمایل دارند به اولین فـکری کـه وارد ذهـنشان میشود پاسخ دهند، آنها پیـامدهای رفـتارشان را بـه حد کافی در نظر نمیگیرند و برای به تعویق انداختن ارضای نیازهای خود با مشکل روبهرو میشوند. این سه ویژگی مهم ADHDلازم نیست بـهطور هـمزمان یـا به میزان یکسانی نشان داده شود(توکلی زاده، 1387). در جدول 2-1 ملاک های تشخیصی اختلال کاستی توجه و بیش فعالی براساس معیار های DSM-5 آورده شده است:
.........
.....
..
.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 17
بخشی از متن
در این بخش از این فصل به کمال گرایی، تعاریف کمال گرایی و دیدگاه ههای مطرح در زمینه کمال گرایی می پردازیم.
کمال گرایی که از اوایل قرن بیستم مفهوم مورد علاقه روان شناسان بوده عبارت است از: «گرایش افراطی به بی عیب و نقص بودن، کوچک ترین اشتباه خود را گناه نابخشودنی دانستن و مضطربانه در انتظار پیامدهای شکست نشستن»(سامی، 1392).
کمال گرایی به وسیله برنز در سال 1980 به این صورت تعریف شده است: کمال گرایان کسانی هستند که استانداردهای بالا و غیر قابل دسترس را برای خود وضع می کنند، این گونه افراد تحت فشار زیاد قرار دارند و به طور دائم به سمت اهداف غیر ممکن به پیش می روند و ارزش خود را براساس کارایی، کمال و پیشرفت اندازه گیری می کنند (به نقل از تقدس، 1390).
هویت و فلت (1991) معتقدند که «کمال گرایی یعنی گرایش فرد به داشتن مجموعه ای از معیارهای بالا و افراطی و تمرکز به شکست ها و نقش عملکرد». شافران، کوپر و فیربرن (2002) کمال گرایی بالینی را این گونه تعریف کرده اند: «وابستگی مفرطی خود ارزیابی به تعقیب معیارهای آمرانه شخصی و خود تحمیل شده، حداقل در یک حوزه برجسته برخلاف پیام های منفی آن».
می توان گفت که کما گرایی قدمتی به طول یک قرن دارد. و اولین کسانی که به کمال گرایی به عنوان یک موضوع مهم رفتار انسان توجه داشتند فیلسوفان و حکیمان بودند یکی از آنها ژانت (1898) بود که در مورد ایده ها و عقاید تثبیت شده داشتند ویژگی اصلی آنها سخت گیری و دقت بیش از حد بود، از دیگر فیلسوفان قدیمی ایبکتوس (1897) و دوبیز (1907) بودند که بر نگرش افراد که گاهی این عقاید و نگرش های سخت گیرانه می باشد و منجر به کمال گرایی انسان می شود توجه داشتند (به نقل از اگان، 2005).
فروید بنیانگذار مکتب روان کاوی معتقد است که کمال گرایی و وسواس فکری و عملی ناشی از تثبیت در مرحله مقعدی زندگی کودک حدودا از 18 ماهگی شروع می شود و برای کودک، مقعد، نگهداری و دفع ادرار و مدفوع منبع لذت است همچنین شروع تجربه، جدایی و استقلال در این دوره همه شرایطی را ایجاد می کند که بین کودک و والدین تعارض و درگیری برای آموزش و توالت از یک سو و استقلال و وابستگی از سوی دیگر کودک را با مادر ی عصبانی روبه رو می کند. نتیجتا کودک حالتی از عشق و تنفر پیدا کرده و این قضیه زمینه شک و تردید بود. و کمال گرایی برای کودک فراهم می کند. از نگاه دیگر فروید کمال گرایی را نتیجه فراخود سخت گیر و تنبیه کننده که نیازمند رفتار و منش اخلاقی برتر در تمامی زمینه های زندگی است می دانست(به نقل از اگان، 2005).
به عبارت دیگر، به عقیده فروید(1959-1926)، زمانی که فرامن سخگیر، فرد را برای پیشرفت و رفتار عالی تحت فشار قرار می دهد، میل به کمال گرایی در فرد ظاهر می شود(به نقل از هیل و همکاران، 1997). فراخود که مرحله سوم شخصیت در نظریه ساختار شخصیتی فروید می باشد و از 5-4 سالگی در کودکان شکل می گیرد. بیان درونی ارزش ها اخلاقی والدین و اجتماع کودک است. کوشش فراخود بیش تر برای رسیدن به آرمان ها و کمال است تا واقعیت (به نقل از اگان، 2005).
......
...
.